رسوایی شیرین

ساخت وبلاگ
Leili Yari

از ایــن رسوایی شیرین، جهان زیـر و زبـر باشد

تــمام خط خطی هایم ، سراســر دردســر باشد

بسانِ شمع میســوزم ، من امشب در فراقِ تــو

چه فرقی می کند جانم ،شبِ من کِی سحر باشد

به آن زخمی که در این دل ، تو با عشقت نهان کردی

قسم بر جان شیرینت که آن هم ، بی خطـر باشد

هزاران بـار می میــرم از ایـن آتش که افکنـدی

حریقِ چشمِ سرمستت ، به جانم شعله ور باشد

تبسّـم های شیرینت ، چنـان شوری کنــد برپــا

طنیــن واژه هایم در سرت ، کِی بی اثــر باشد

در این ظلمت که با موسیقی لبخند ، روشن شد

دلــم از این سکوتِ پُر هیـــاهو ، با خبــر باشد

چــرا در سینه ام پر می زنی ، همچون پرستویی

بمان در این قفس عشقم ، که بیرون پر خطر باشد ...

#لیلی_یاری / #leiliyari / #لیلی

دفترچه شعر و ترانه...
ما را در سایت دفترچه شعر و ترانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3hamidmasumid بازدید : 245 تاريخ : دوشنبه 1 آذر 1395 ساعت: 5:13