دلم خون شد از این اخمت،تو اِی معشوقِ لجبازم
مـرا امشب به آغوشِ پُر احساست ، پذیـرا باش
که من بـا نـازِ لبخنـدت ، نَــوازم ســازِ اعجــازم
تبسّم کن گلِ یاسـم ، که پیچـد عطر تو در جـان
تـرنّــم های سـرمسـتـت ، شـود جـادوی آوازم
بیــا بـا گرمی دستت ، نــوازش کـُن تنِ ســردم
که مستـم از نگاهِ تــو ، شــرابِ نـابِ شیــرازم
پـر و بالــم شـده بستـه بـه سـودای وصـالِ تــو
پنــاه آورده ام اینـجـا ، تویـی رؤیـای پــــروازم
از آن ابروی پر چیـنت،که زد تیــری به قلب من
گـِره بگشای جانانم ، که مـن کوهی براَنــدازم
بده جامی به دستِ من ، از آن گلبرگِ لبهایت
که با نوشیدن شهدش ، نوازد نغمه ی سازم
نگاهـم کن که چشمانــم شده دریـای طوفانی
غزل گویـم به عشقِ تو ، تـویی پایــان و آغـازم
* لیلی اله یاری *
#leiliyari
Hamidmasumi.blogfa.com
دفترچه شعر و ترانه...برچسب : دل خون شد از امید,دل خون,دل خون مهراب, نویسنده : 3hamidmasumid بازدید : 252